بسم الله الرحمن الرحیم-مرصاد انتقام الهی-بخش-سوم-ارتش به ما گفت که میخواهیدمستقیم به کرمانشاهان بروید ویابه شهرهائیکه مورد هجوم بودند بروید گفتیم دیگر شانس دیدن انجا رانخواهیم داشت با ماشین به اولین شهررفتیم من درجبهه هیچگاه شوکه نشدم وهمه چیز برای من عادی بود- ولی من شوکه شدم بارور نمیکردم تنها میتوانستم با تیمور ومغ ول قابل مقایسه است من گفتم که مدوام دادگستری مارا زیر سئوائل میبردند؟ ایشان ادامه دادند که درشهری ریختند توی بیمارستان- خانمی پرستاری را گفته بود این چه کاری است که میکنید گفتن ما برنامه مانور داریم ایشان گفته بود که اینجا جای مانور نیست به رگباربار بسته بودند- مردی امده بیرون جلوی پایش تف انداخته بود ایشان هم رابه رگبار بسته بودند تمام افرادی که لباس رزمی پوشیده.بود کشته بودند- بعضی بچه های بسیجی زرنگ فوری لباس مریضها را پوشیده بودند پنچره ر. به بیابان را شکسته بودند فرار کرئه بودند .کادر اداری هم همین کار کرده بودند رفته بودند پشت بیمارستان را نگاه کرده ب.دند.انها برای انها دست تکان داده بودند سیزده نفر را توی صحن بیمارستان معلوم نیست چرا کشته بودند که جنازه انها انجا بود تا فامیل انها بیاید وانها را شناسائی کند ورقته بودن داخل اطاق ها به یک فردی گفته بودند که ما از مافقین هستیم ان مرد عصب صورت اشکال داشته است قیافه خاصی میگیرد بغل دستی به انها میگوید وضع این مرد چطور است گفته بودن همین الان عصب صورتاش رادرست میکنیم ویگ گلوله درمغزاش زده بودند وبا سرنیزه کلاش داخل گلوی او کرده بودند رفته بودند دم منزل فرد ثروتمند یکی از رهبران رفته بالای صندلی منبر وگفته بود همه افراد راجمع کنید در خانه زده بودند ودریک خانه رامیزنند میگویند بیائید ان خانم میگوید که ما دعوتنامه برای شما نفرستادیم که بیائیم سخنرانی گو.ش کنیبم با ته تفنگ انچنان به گردناش زده بودند که که کج شده بو.د ودکتر نبود وچناب سخنرانی کرده بود که شما ها در زنجیر اوهام هستید برنامه ما اول شو.ک دادن تا شما اوهام تان فروبریزد ودوم تا بتوانید شعارهابی مارا درک کنید ومیخواهیم این محل تقسیم کنیم بین مستضعفان برنامه ما عدالت محض است خانم همیسایه ان منزل گفته است ایشان ادم خوبی است اهل بخش است روکرده به پیروانش اوهام میبینید وپیروان گفتند اقدام کن وگفتند طویله میخواهیم منفجر کنیم باز خانم همسایه گفته است احشام را باخود ببرید اول حیوانات را به گلوله بستند وسپس نارنجنک انداختند وسپس ار- پی – چی زدند .بعد با خمپاره زده بود وچهر ار-پی – چی به ساختمان زده بودند – پیروان گفتند اقدامت بعدی را نجام دهید- ایشان گفته اس درطرح این محل متعلق به دسته فلانی است وما اعلان هدفمان تسخیر کرمانشاهان است معتقد بودند اول مانور بعد شوک وسپس شعار وچهارم عدالت محض بودند من از دین طویله شوکه شدم باور نمی کردم به بیمارستان برگشتیم وگفتم این جنازه باید دفن شوند گفتند فامیل انها به کوه زدند وتا ششماه دیگر پائین نمی ایند ومن گفتم من قول میدهم که امشب باز میگردند شما برق ندارید وتلفن ندارید که تلویزون را نگاه کنید وگرنه متوجه میشوید- گفتند پس جنازها را درداخل سرد خانه بیمارستان بگداریم رفتیم انجا جشده ا مانند لاشه حیوانات روی هم ریخته شده بود وخونابه صورت جسدهای پاهین را سرخ کرده بود ومن گفتم اولا این بی حرمتی به انسان است درثانی سرد خانه کاری ازدستاش بر نمیاید جائی را مشخص کنید یکی از باغچهه ها بیکارستان انتخاب کردند وگفتم گودالی کم عمقی رابکنید وزیر اش را نایلون پهن کنید وصورت اجشاد با پارچه بپوشانید وروی ان مقوا بگذارید وخاک نرم بریزد وعلامتی برای مرد بودن ویا زن وبودن مشخص کنید- ادامه دارد